یکی از شهدای ماه رمضان و روز قدس 64/3/24 اندیمشک
زندگینامه ی شهید نسرین عزیزپور
يكی از شهدای بمبارانی دوران جنگ تحميلی عراق عليه ايران شهيده نسرين عزيزپور می باشد. او زني مؤمنه،خوش اخلاق،صبور و دلسوز بود. كه محبت خاصی به فقرا داشت و هميشه مواد غذايی به طور پنهان به همسايه ها ميداد. ايشان با خواهران و برادرانش بسيار مهربان بود و هنگامی كه يكی از آنها مريض ميشد، تا صبح بيدار ميماند و از او پرستاری ميكرد شهيده در راهپيمايی ها شركت ميكردند و در "بيمارستان شهيد كلانتری" به همراه خواهران ديگر لباسهای رزمندگان را می شستند و از مجروحين جنگی پرستاری ميكردند.
همسرش ميگويد: بهترين خاطره ای كه از نسرين دارم اين است كه حلقه نامزديش را برای كمک به جبهه به امام جمعه هديه كرد. مهمترين واقعه زندگیش اين بود كه اول انقلاب پسر خاله اش از كويت به ايران برگشته بود و در تهران روبروی دانشگاه تهران مشغول تبليغات براي اسلام و جنگ بود و در اين راه هم شهيد شد كه شهادتش تأثير زيادی در روحيه نسرين به جای گذاشت.
او بسيار بزرگ منش بود و به راستی كه لايق شهادت بود و سرانجام در تاريخ 24/3/64 در ماه رمضان و روز قدس صبح بمباران شروع ميشود و موشک به خانه آنها اصابت ميكند و ايشان زير آوار ميماند، كه بعد از انتقال او به بيمارستان شهيد كلانتری، در بيمارستان شربت شهادت مينوشد و به وصال حق ميرسد.
خاطرات شهید نسرین عزیزپور به نقل از خواهر شهیده
ايشان در سال 1335 در يک خانواده مذهبی متولد شد.
پدرش سيد جواد فردی مومن و با ايمان بود كه هيچ وقت در زندگی خود نمی گذاشت نماز يا روزه اش به قضا برود.
مادرش نيز خانه دار بود. آنها شش فرزند در خانه بودند كه همگی توانستند به همت و تلاش پدر و مادرشان و توكل به خدا زندگی خوب داشته باشند.
شهيده نسرين تا ششم ايتدايی درس خوانده و سپس ترک تحصيل كردند و بعد ازدواج كرده و صاحب چهار فرزند شدند. شهيد خود به آرايشگری خيلی علاقه داشت و پس از طی آموزش آرايشگری در مغازه آرايشگری كار مي كرد.
شوهرش درجه دار بود. ايشان نيز فردی متدين و با ايمان بودند. شهيد در زندگی خود هيچ چيز براي فرزندان خود كم نمی گذاشت حتی می شد از استراحت خود می گذشت تا به بچه ها رسيدگی كند و توانست بچه هايش را آن طوری كه دوست دارد تربيت كند.
شهيدبه خواندن نماز اول وقت خيلی اهميت می داد و اگر كاری داشت و موقع نماز بود تا نماز خود را نمی خواند آن كار را انجام نمی داد اگر كسی از همسايه ها و اقوام و آشنايان كاری داشت با جان و دل پذيرا می شد و آن كار را برای او انجام می داد. هيچ وقت درخواست ديگران را رد نمی كرد چون حاضر نبود دل كسی رابشكند.
شهيده در زندگی خود نيز نسبت به همسر و بچه هايش خيلی مهربان و با گذشت بود. هيچ وقت از همسرش چيزی نمي خواست كه در حد توان او نباشد و هميشه به خاطر داشتن اين چنين زندگی سپاسگذار خداوند می بود.
ايشان در مورخه 64/3/24 در اثر حمله موشكی صداميان كافر به شهادت رسيد.
روحش شاد و يادش گرامی باد.